سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | درباره من | پارسی بلاگ|مجموع بازدیدها: 46984 | بازدیدهای امروز: 76
Just About
شب‏ نوشت - دفترچه‏ ی ممنوع ِدلتنگی‏ برای who
یه تیکه سنگ
وقتی نمی توانی زیر باران خیس شوی// آوازی بخوانی// که برگ ها نریزند// قدمی برداری// که ابرها نترسند// وقتی هیچکس از هیچکس نمی پرسد// چه اتفاقی برای تو افتاده است// تبدیل به باد شده ای./
لوگوی وبلاگ

موضوعات
جستجو
اشتراک
 
با عشق به تو
@ 1millionlovemessages.com

شب‏ نوشت

1- تقدیم به: خودش می‏دونه
 2- معنای زندگی
روزی، مردی تصمیم گرفت چند هفته ای در صومعه ای اقامت کند وبه عبادت مشغول شود. یک روز بعدازظهر وارد یکی از معابد صومعه شد وراهبی را دید که لبخندزنان در محراب نشسته است.
پرسید: چرا لبخند می زنی؟راهب خورجین اش را باز کرد، موز فاسدی از آن بیرون آورد وپاسخ داد:
چون معنی ( موز) را می فهمم، این، زندگی ای است که مسیر خود را به پایان رسانده، واز آن استفاده نشده ... واینک بسیار دیر است.
بعد موز دیگری را از خورجین اش بیرون آورد که هنوز سبز بود. موز را به مرد نشان داد ودوباره در خورجین اش گذاشت وگفت:
این، زندگی ای است که هنوز مسیر خود را نپیموده، ومنتظر لحظه مناسب است.
سرانجام، موز رسیده ای را از خورجین اش بیرون آورد، پوست کند وبا مرد تقسیم کرد وگفت:
این لحظه (اکنون) است. بدان که چگونه باید بی هراس آن را زندگی کنی.
 
3-ای دوری تو آزمون تلخ زنده‏به گوری... کی‏میرسد به انتها غم  دوری؟؟ 

4- تشکر مخصوص با نون اضافه از...همین خودت که اومدی، خوندی و نظر دادی...
5- دقت کردی؟ دیگه خودت نیستی... خودتو یه جایی رها کردی... می خوای به روی خودت نیاری اما من می‏بینمت که یه حسی اون ته تهای دلت عذابت میده... ناله‏شو می شنوی ... گریه می کنه که برگردی و با خودت بیاریش... که بذاری بهت برسه... (می‏شنیدی نیمه‏شب در خواب هق هق تلخ صدایش را...) ولی انگار نه انگار... نمی دونم که تاکی ... بعضی وقتا آدم یه قولی می ده که مجبور می‏شه تمام وجودشو برای حفظش بذاره... تو الان تو همین نقطه‏ای... قولی که دادی... قسمی که خوردی... نه، تو باید بخندی... باید شاد باشی... باید... باید... تو قول دادی... قول...پس بذار همون‏جایی که رهاش کردی بمونه... به صدای گریه‏های مبهمش عادت کن... به نوای دور و خاطرات با گریه و تلخی زندگی‏ کردن مرده‏وارتون... تو قسم خوردی به جونش یادته؟




نویسنده: یه تیکه سنگ
لینک های مرتبط: دفترچه‏ی ممنوع من
چیزی می خواستــی بگـی!؟حرف دل